چشمانم سوی دیدن ندارد اشک در چشمانم حلقه زده است...
اه دیگر بس است....
دیگر نه نای گریستن مانده نه نوشتن برای تو...!!!
قلب من یخ زده است...تا به کی جدایی؟ تا به کی تنهایی؟
تا کی غصه ی دوری؟؟؟؟
گریه هم همدم و همراهم نیست...
درد من از بی کسی نیست!!!
از تنهایی و دربه دری نیست!!!
من از ان روز چنین زجر کشیدم ...که دیدم دگر عشقی همراه من نیست...
MOH@MM@D تنها
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |